تكنيك مشهور «Aero-Tuck» كريس فروم آنقدرها كه فكر ميكنيد آيروديناميك نيست!
طرفداران دوچرخهسواري زماني كه كريس فروم (Chris Froome) تماشاچيان تور فرانسه را با وضعيت حمله (در هنگام پايينآمدن بدون ركابزدن) خود روي يك سراشيبي در مرحلة 8 تابستان گذشته بهتزده كرد را به ياد خواهند سپرد. وضعيت آيروديناميك سلطهجويانة فروم در حالي كه مسير سراشيبي تا نقطه پايان در Bagneres-de-Luchon را طي ميكرد، از او يك اسطوره ساخت. اما آيا وضعيت در بادخوابیدن او واقعاً بسيار سريعتر از ساير دوچرخهسواران بود؟ جواب علم در اين زمينه منفي است.
برت بلوكن (Bert Blocken)، محقق ارشد دانشگاه فناوري آيندهوون هلند، ميگويد: «در آن زمان من مشغول كار روي لپتاپم بودم، در حالي كه جريان زنده مسابقات تور فرانسه در پسزمينه پخش ميشد. در طول فرود خاص كريس فروم، من اشتياق خبرنگاران را درباره آن شنيدم و 5 دقيقه پس از پايان مسابقه، 3 ايميل از همكارانم در صندوق پيامم داشتم كه پيشنهاد ميكردند اين وضعيت را از نظر آيروديناميكي آناليز نمايم».
به اين ترتيب بلوكن كار كامپايل دادهها، مشاهده عملكرد ساير دوچرخهسواران و استايلهاي آنها و همچنین ايجاد شبيهسازيهايي براي آزمايش سرعتها و نرخهاي فرود هر يك از آنها را آغاز كرد. او مطمئن نبود كه چه چيزي پيدا خواهد كرد اما شيفته انجام كارش بود. او ميگويد: «در اين نوع مطالعه، ما غالباً به نتايجي میرسیم كه حتي براي خودمان غيرمنتظره هستند. سنجش آيروديناميك به صورت شهودي بسيار دشوار است. بسياري از مردم تصور ميكردند كه تكنيك فروم از نظر آيروديناميكي ممتاز بوده است زيرا توانست در آن مرحله برنده شود. اما علم چيز ديگري را نشان ميدهد».
وضعيت فروم
در واقع، نتايج اين تحقيق نشان داد كه وضعيت فروم نامناسبتر از چند وضعيت ديگر بوده است. در نتايج مطالعه آمده است: «وضعيت فروم در مقايسه با وضعيت ساير دوچرخهسواران سريعتر، امنتر و قدرتمندتر نيست. وضعيتهاي ديگري تا 8 درصد سريعتر از آن هستند، توزيع يكسانتري از وزن بدن را روي دو چرخ تأمين نموده و امكان توليد قدرت بيشتري را فراهم ميكنند».
او ميگويد: «بهترين وضعيت، تركيبي از چند وضعيت مختلف خواهد بود. در هنگام پايينآمدن بدون ركابزدن، وضعيت نشستن روي لوله بالايي تنه در مقابل زين در حالي كه ناحيه پشت دوچرخهسوار تا حد امكان كشيده شده است، بسيار سريعتر از كاري است كه فروم انجام داد. اين وضعيت در عين حال امنتر نيز خواهد بود زيرا وزن بدن دوچرخهسوار به طور مساويتري روي هر دو چرخ توزيع شده است. پيتر ساگان (Peter Sagan) غالباً از اين وضعيت بهتر استفاده ميكند. زماني كه نياز به ركابزدن باشد، دوچرخهسوار ميتواند تصميم بگيرد كه به طور متناوب وضعيت خود را بين لوله بالايي تنه و روي زين تعويض نمايد، در حالي كه سر تا حد امكان به فرمان نزديك است».
برت بلوكن ميگويد ساگان ميتواند اين روش را اداره كند اما براي يك دوچرخهسوار متوسط نهايتاً مهم نيست كه كدام وضعيت سريعتر است بلكه اين موضوع كه كدام وضعيت امنتر و راحتتر خواهد بود، اهميت دارد. او ميگويد: «من فكر ميكنم تمام هواداران دوچرخهسواري هنوز تراژديهايي كه در آنها ورزشكاراني مانند فابيو كاسارتلي (Fabio Casartelli)، ووتر ويلند (Wouter Weylandt) و آنتوني ديموتيه (Antoine Demoitié) جان خود را از دست دادند را به ياد ميآورند. دوچرخهسواري از قبل به اندازه كافي خطرناك بوده است. دوچرخهسواران تفريحي دليلي ندارند كه تكنيكهاي خطرناك را آزمايش كنند».
بنابراين بهياد داشته باشيد دفعه بعد كه سواري گروهي شما در يك سرپاييني سرعت ميگيرد، ميتوانيد در درون خود به فردي كه وضعيت آيروتاك را به خود گرفته است، بخنديد. فقط مطمئن شويد كه وزن خود را به طور يكسان روي چرخها توزيع كردهايد و امنيت خود را حفظ نمایید.