فواید دوچرخه سواری (13 دلیل برای اینکه چرا دوچرخه سواری ضد افسردگی است)
دوچرخهسواري يك ورزش ضد افسردگی است. ما هميشه اين موضوع را ميشنويم و در هنگام دوچرخه سواري و مسابقه تجربهاش ميكنيم. تعداد بسیاری از ما كه گرفتار لذت دوچرخهسواري شدهايم، ميدانيم كه سواري تا چه اندازه باعث خوشحالي ما ميشود. اما چه چيزي باعث ميشود كه تا اين حد عاشق دوچرخهسواري باشيم؟ چرا ما بياراده به سمت آن كشيده ميشويم؟ چرا دوچرخهسواري ما را طوري شاد ميكند كه احتمالاً تنيس، شنا و يا فوتبال نميتوانند؟ چرا دوچرخه سواری ورزش ضد افسردگی است؟
علم روانشناسي مثبتگرا به بررسي اين موضوع ميپردازد كه چه چيزي بيش از همه باعث ميشود زندگي ارزش زندگي كردن را داشته باشد. بهنظر ميرسد دوچرخهسواري چنان ویژگیهای شادیآوری دارد كه ورزشهای اندک دیگری میتوانند در این زمینه با آن برابری کنند. بسياري از ورزشهاي ديگر تنها تعداد محدودي از اين خصوصيات را دارند، درحاليكه دوچرخهسواري ميتواند در گروه ورزشهای انگشتشماري قرار گيرد كه داراي همه آن ویژگیها هستند.
در ادامه به سیزده دليل شاديآفريني و ضد افسردگی دوچرخهسواري براي ما، بر اساس علم روانشناسي مثبتگرا اشاره ميشود:
1- سلامت جسمی
ثابت شده است كه ورزشهاي هوازي يكي از بهترين راههاي دستيابي به سلامت جسمی هستند. وقتي ما از نظر جسمی متناسب هستيم، بدنمان بهتر كار ميكند. اين يك اصل كاملاً پذیرفته شده است، بنابراين لزومي ندارد كه در اين مقاله به بررسي جزئيات بيشتري درباره آن بپردازيم.
2- سلامت ذهني
افراد سالم و متناسب بهطور كلي شادتر از افراد بيمار و نامتناسب هستند. افسردگي، اضطراب و استرس در افرادي كه از سلامت فيزيكي برخوردارند، پايينتر است. دوچرخهسواري سلامت ذهني را بهبود ميبخشد.
3- دوچرخهسواري يك ورزش اجتماعي است
من اگر يك موجسوار باشم، بايد تنها به اقيانوس بروم و خودخواهانه و در آرامش، موجسواري كنم. گهگاه، ممكن است موجسواران ديگري را ببینم كه از ساحل به سوی من ميآيند و احتمالاً در دل آنها را نفرين ميكنم كه كاش نقطه ديگري را انتخاب كنند. اما دوچرخهسواري كاملاً متفاوت است. با اینکه سواريهاي تنها عالي هستند، ولی بهترين اوقات ما روي دوچرخه غالباً همان سواريهاي گروهي با دوستانمان است. بهعلاوه، دوچرخهسواري براي شبكهسازي اجتماعي واقعاً عالي است، درحاليكه تعداد اندكي از ورزشهاي ديگر داراي چنين خصوصيتي هستند.
4- همگانی بودن
دوچرخهسواري ورزشي است كه تقريباً هر فردي ميتواند آن را انجام دهد. اين ورزش فوقالعاده در دسترس است.
5- لذتبخشي
لذت بردن كاري است كه وقتي يك تجربه خوشايند را در ذهن بزرگنمايي ميكنيم، انجام ميدهيم. لذت بردن يك تقويتكننده قدرتمند «حالِ خوب» است. دوچرخهسواري ورزشي است كه فرصت بزرگی براي لذت بردن در اختيار ما قرار ميدهد.
خواه تحسين خاموش يك نماي پانوراما (يك چشمانداز زيبا، منظرهاي از بالاي يك تپه محلي و يا يك پرتگاه) باشد يا نشاط پايين آمدن سريع از يك شيب و يا قهوه و گپ زدنهاي بعد از سواري كه در آنها بهترين لحظات سواري گروهي با دوستان را احساس ميكنيم. دلايل فراواني براي لذت بردن در طول (و پس از) بیشتر سواريهاي ما وجود دارد.
6- قدرشناسي
قدرشناسي و لذت بردن غالباً شانه به شانه يكديگرند. بهسختي ميتوان بدون داشتن حس قدرشناسي، لذت برد. قدرشناسي درعينحال باعث شادي ما ميشود.
دوچرخهسواري آن لحظات خاموش ارزشمندي را در اختيارمان قرار ميدهد كه ما را از قدرشناسي و تواضع لبريز ميكنند. چنين وضعيتي که ميتواند در بالاي يك قله مشهور روي دهد، بههمان آساني ميتواند در يك خيابان ساكت حومه شهر و هنگام طلوع خورشيد اتفاق بيفتد، زماني كه روز آغاز ميشود و ما تركيبي از احساسات قدرشناسي، سپاسگزاري و تواضع را تجربه ميكنيم. گویی همهچيز در جهان درست است، حتي اگر اينطور نباشد. بهخاطر آن لحظه، درحاليكه روي دوچرخه هستيم، احساس شادي ميكنيم.
7- اهداف
ما قبلاً درباره انواع مختلف اهدافي كه ميتوانيم در هنگام سواري دنبال كنيم، صحبت كردهايم. بهنظر ميرسد درحاليكه مشغول ورزش و تلاش براي پیشرفت و كسب مهارت هستيم، احساس بهتري درباره زندگي داريم. دنبال كردن اهدافمان ما را شاد میکند.
8- بازيابي
بازسازي واقعي، ترميمكننده است. اين روند به ما كمك ميكند تا خودمان را دوباره بسازيم. با اینکه دوچرخه ميتواند ما را از پا دربياورد، اما ترميمكننده نيز هست. ما بهتر ميخوابيم (كه براي حال خوب، حياتي است) و از سواري خود احساس جسمی و ذهني بهتري داريم.
9- موفقيت
بعضي از پژوهشگران اعتقاد دارند كه موفقيت يكي از عوامل كليدي در ایجاد حال خوب در ماست. دوچرخهسواري بهسبب در دسترس بودن، يك منبع بيپايان از فرصتهاي موفقيت است. خواه يك ركورد شخصي باشد يا يك سواري در فواصل طولاني، يك تجربه اورست و يا دستيابي به يك هدف شخصي؛ دستاوردهاي دوچرخهسواري ما هميشه شاديبخش هستند.
10- جاري شدن
بعضي از مردم، جاري شدن را راز شادي توصيف ميكنند. اين حالت زماني روي ميدهد كه ما آنقدر در چيزي درگير ميشويم كه کاملاً گذر زمان را فراموش ميكنيم. ما دیگر به هيچ چيز توجه نميكنيم زيرا کاملاً در يك كار غرق شدهايم، کاری که چالشبرانگيز و جذبكننده است. بعضي از درگیرکنندهترین تجربيات ما روي دوچرخه اتفاق ميافتند.
11- خوشبيني
افراد خوشبين معتقدند كه اتفاقات خوبي رخ خواهد داد و آينده درخشان بهنظر ميرسد. انسانهاي خوشبين در مقايسه با افرادي كه درباره آينده احساس هراس و نگراني دارند، بسيار شادتر هستند. دوچرخهسواران هدفگرا، قدرشناس و درگير در ورزش خود هستند، بنابراین هميشه بيصبرانه در انتظار سواري بعدي خود (غالباً به ضرر ساير اولويتها) میباشند و اين خوشبيني به آنها احساس خوبي میدهد.
12- نقاط قوت
وقتي از نقاط قوت خود استفاده ميكنيم، احساس خوبي داريم. نقاط قوت ما كارهايي هستند كه بهخوبي انجام ميدهيم، در ما احساس اعتبار ايجاد ميكنند و برايمان انرژيبخش هستند. وقتي عاشق دوچرخهسواري هستيم، معمولاً ميتوانيم نقاط قوت خودمان را شناسايي كنيم و كمتر چيزي ميتواند احساسي بهتر از اين داشته باشد كه وقتي از نقاط قوت خود بهره ميگيريم.
13- جستوجوي شور و هيجان و خطر
يكي از خصوصيات هيجانانگيز بسياري از ورزشها، فرصتهايي است كه براي جستوجوي شور و هیجان فراهم ميكنند. تحقيقات نشان ميدهند كه فعاليت فيزيكي روشي براي برآورده كردن نياز ما به هيجان، سرزندگي و ماجراجويي است. خطر کردن و فرصتهايي براي هيجان ميتوانند بخشي از هر سواري باشند. حس پايين آمدن سريع از يك سراشيبي، فشار يك مسابقه سرعت گروهي و يا چالش يك جاده خاکی ميتواند احساس خوشايندي را در ما ايجاد كند كه تا چند روز ادامه داشته باشد.