سخت ترین مسابقه استقامتی جهان
دانشمندان ورزشي تور فرانسه را به عنوان سختترين مسابقه استقامتي در جهان معرفي كردهاند زيرا اين رقابت براي همه شركتكنندگان نفسگير است.
شركت در تور فرانسه به معناي بيش از 3200 كيلومتر سواري در 21 مرحله است. اين شرايط حتي براي بهترین و قویترین دوچرخهسواران نيز طاقتفرسا است؛ حتي پيش از اينكه تصادمهاي با سرعت بالا و ازدحام و انباشتگي در دستههاي دوچرخهسواران را در نظر بگيريم. با اين شرط كه دوچرخهسواران بتوانند از درگيريها و حوادث بدون آسيبديدگي فرار كنند، در اينجا به يك نماي كلي از آسيبهاي تور فرانسه بر بدن دوچرخهسواران اشاره خواهيم كرد.
افزايش سريع هورمونهاي استرس
پروفسور اینیگو سنمیلان Inigo San Millan، مدير آزمايشگاه Exercise Physiology and Human Performance Laboratory در Boulder كلرادو كه خود مدتها از مربيان حرفهاي و محققين دوچرخهسواري بوده است، ميگويد در مسابقات تور فرانسه توليد هورمونهاي استرس مانند كورتيزول به طور چشمگيري افزايش مييابد.
او ميگويد: «هفته اول فوقالعاده عصبي کننده است. رقابت در اين هفته شديد و پراسترس است و دوچرخهسواران نمی توانند خوب بخوابند». تمام اين موارد باعث ميشوند كه سطح كورتيزول آنها به سقف برسد. اگر دوچرخهسواران نتوانند در طول هفته اول آرامش پيدا كرده و خودشان را بازيابي كنند، افزايش هورومونهاي استرس باعث ميشود در وضعيت تخريبيِ (شكستهشدن بافت عضله) پيش از موعد قرار گيرند كه خبر بسيار بدي است زيرا آنها براي عبور از 3 هفته سواري خستهكننده در تور فرانسه به هر گِرم از عضله خود نياز خواهند داشت.
تخريب عضلات
سنمیلان اعتقاد دارد که آسيب عضلاني ناشي از ورزش مشكلي است كه تمام دوچرخهسواران تور فرانسه با آن مواجه ميشوند.
او ميگويد: «گرچه بسياري از ورزشكاران در صورتي كه در سطح بالاي تغذيه و بازيابي باشند بهخوبي اولين هفته را پشت سر ميگذارند اما در نهايت با رسيدن به بخشهاي كوهستاني، اكثر آنها دچار تخريب عضلاني ميشوند». به گفته او، در حالي كه ممكن است دوچرخهسواران در طول هفته اول تنها 3 تا 5 درصد ذخيره پروتئين (يا به عبارت ديگر، عضله) خود را براي تأمين سوخت تلاشهايشان بسوزانند، در هفته آخر اين سطح به 15 تا 20 درصد ميرسد زيرا عضلات بهطور فزايندهاي آسيبديده و تخريب شدهاند و توانايي كمتري براي ذخيرهسازي و تأمين گلیکوژن دارند».
افت ظرفيت ذخيرهسازي گلیکوژن
این محقق درباره گليكوژن ميگويد: «بهرغم استفادة دوچرخهسواران تور فرانسه از رژيمهاي غذايي كه از 75 تا 80 درصد كربوهيدرات تشكيل شدهاند و سطح خيرهكنندة 25 درصد كالري (يا 2000 كالري از مجموع 6000 تا 9000 كالري دريافتي هر روزشان) که از شكرهاي ساده تأمين ميشود، آنها زمان دشواري را براي تحمل نيازهاي سوختي بدن خود در اواسط مسير تور پشت سر ميگذارند.
او ميافزاید: «آنها به حدي متحمل آسيبهاي عضلاني شدهاند كه عضلاتشان ديگر ظرفيت سابق را براي ذخيرهسازي گليكوژن ندارد».
افت سطوح هموگلوبين
وقتي در هفدهمين پيچ تند Alpe d›Huez بهشدت براي جداشدن از دسته دوچرخهسواران تلاش ميكنيد، بدن شما روزانه نزديك به 200 ميليارد گلبول قرمز خون از دست ميدهد. زماني كه تحت چنين فشاري قرار نداريد، بدنتان همچنين ميتواند بيش از اين تعداد گلبول قرمز و سرباز توليد كند.
اما اين موضوع در طول تور فرانسه، يعني زماني كه جريان خون ورزشكاران بهسادگي نميتواند با حجم كشتار جمعي گلبولهاي قرمز انطباق پيدا كند، صادق نيست.
پروفسور سنمیلان ميگويد: «ظرفيت حمل اكسيژن خون دوچرخهسواران كه بر اساس غلظت هموگلوبين آنها سنجيده ميشود، از سطح سالم 15 يا 14 گرم بر دسيليتر در نقطه شروع رقابت به سطح 12 تا 13 گرم بر دسيليتر در هنگام عبور از خط پايان در پاريس كاهش پيدا ميكند». اين موضوع نهتنها باعث ميشود كه آنها در وضعيت شبهكمخوني قرار گيرند بلكه سيستمهاي ايمني بدنشان نيز مختل ميشود كه در ادامه، فرسايش تور آنها را در برابر بيماري آسيبپذيرتر مينمايد.
افزايش راديكالهاي آزاد
حالا كه ميدانيم مكملهاي آنتياكسيدان عملاً با سازگاريهاي مهم تمريني (مانند توانايي بدن شما در توليد آنتياكسيدانهاي طبيعي خود) تداخل داشته و به جاي ارتقای سطح عملكرد ميتواند به كاهش آن منجر شود، عموماً به ورزشكاران امروزي توصيه نميشود كه از قرصهاي مكمل آنتياكسيدان استفاده كنند. با اين حال، سنمیلان اعتقاد دارد كه تور فرانسه يك هيولاي متفاوت است.
او ميگويد: «بين هفته دوم و سوم، بدن شروع به ازدستدادن توانايي خود براي توليد آنتياكسيدانهاي كافي به منظور انطباق با روزانه 6 ساعت يورش راديكالهاي آزاد ميكند». این موضوع ايمني بدن را نيز تضعيف مينمايد. در اين حالت، استفاده از مقداري از مكملهاي آنتياكسيدان ميتواند در دستور تغذيه ورزشكاران قرار گيرد.
كاهش ضربان قلب
در طول هفته اول تور، دوچرخهسواران بدون هيچ مشكلي ميتوانند به بالاترين سطح ضربان قلب خود برسند. بویژه در طول سه تا 5 روز نخست، ورزشكاران ميتوانند شاهد نرخ ضربان قلبي در حدود 190 بار در دقيقه باشند.
با اين حال در آخرين هفته تور فرانسه، دوچرخهسواران احتمالاً از مشاهده اعداد در سطح 160 تا 170 ضربان در دقيقه، برانگيخته خواهند شد. كاهش حداكثر نرخ ضربان قلب به معناي آن است كه قلب شما نميتواند با سرعت كافي براي انطباق با كاري كه انجام ميدهيد، بتپد و اين نتيجة تلاش بيش از حد است.
صرفنظر از اين موضوع، دوچرخهسواران احتمالاً براي مشاهده خط پايان در شانزهليزه بسیار هيجانزده خواهند بود زيرا سرانجام ميتوانند قلب و بقيه بدن آسيبديده خود را در يك استراحت طولاني قرار دهند.